عشقولانه
شاید تو را روزی ببینم باز روزی که باران باز می بارید
اما به جای من کسی دیگر در باغ عشقت شعر می کارد
هرگز نمی پرسیدی
که چرا تنهایی؟؟؟
می نویسم از تو که سر سبز ترین خاطره ای
تو که سرشارترین عاطفه را نزد تو پیدا کردم
و توکه سنگ صبورم بودی
در تمام لحظاتی که خدا شاهد غصه و اندوهم بود.
چشمهایم را که روی هم می گذارم و به یاد تو می افتم که خود را در حصاری از تنهایی هایی های بی دلیل گرفتار کرده ای و از عشقی دم می زنی که تار و پود تو را در خود می سوزاند حال آنکه تو می توانی وجود عشق را در خود گم کنی و هم عشق را و هم او را "دوست داشته باشی" آری بدان و بگو که دوست داشتن عشق از عشق برتر است و عشق را دوست بدار تا عاشقت شوند و دوست داشتن را سرلوحه ی عشق به زندگی قرار ده تا همه چیز و همه کس را به خاطر عشق او دوست داشته باشی چون تو همه را فقط در وجود او می بینی و اوست که عاشق دوست داشتن توست .
نوشته شده توسط: حمید صداقت
:: کل بازدیدها
:: :: بازدید امروز
:: :: بازدید دیروز
::
:: مطالب قبلی :: :: اوقات شرعی ::
:: درباره من :: :: لینک به وبلاگ ::
:: لینک دوستان من ::
:: لوگوی دوستان من :: :: وضعیت من در یاهو :: :: اشتراک ::
RSS
خانه
شناسنامه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
8886
7
10